" حمید مصدق خرداد 1343"
*تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
" جواب زیبای فروغ فرخ زاد به حمید مصدق"
من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت
سوالی را در پایین مشاهده میکنید و یک تست روانشناسی جالب است. متن را با دقت بخوانید، تک تک کلمات در جواب نهایی تاثیر دارند:
یک زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را میبیند که قبلا او را نمیشناخت. او با خود اندیشید که این مرد بسیار جذاب است. او با خود گفت اوهمان مرد رویایی من است و در همان جا عاشق و شیفته او میشود. اما هیچگاه از او تقاضای شماره نمیکند و دیگر آن مرد را نمیبیند. چند روز بعد او خواهر خود را میکشد. به نظر شما انگیزه او از قتل خواهر خود چه بوده است؟
چند دقیقه با خود فکر کنید.
پاسخ صحیح در پایین همین صفحه نوشته شده(پاسخ رو حدس بزنید بعد جواب رو ببینید)
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
v
و اما پاسخ: آن زن امید داشت که در مراسم ختم خواهرش شاید ان مرد را دوباره ببیند. اگر توانستید به این سوال پاسخ صحیح بدهید احتمالا شما یک بیمار روانی یا psychopath هستید.
یکی از بزگترین روانشناسان آمریکایی این تست را بر روی افراد زیادی انجام داد تا به این نتیجه برسد که چه کسانی پاسخ صحیح میدهند. نکته جالب اینکه اکثر قاتلهای سریالی به راحتی و سرعت توانستند جواب صحیح بدهند. بنابراین اگر پاسخ شما صحیح بود احتمالا شما یکی از قتلان آینده خواهید بود
حرف های ما هنوز نا تمام
تا نگاه می کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آن که با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می شود!
عشق 17 ساله ی من
می دونم یار منی
کوچولو دوست دارم
تویی که دلدار منی
عشقو با دنیای پاکت
چقدر آسون می شناسی
چقدر دنیا قشنگه
چه بزرگی راستی راستی